عفاف و حجاب

عفاف و حجاب

آنها چفیه داشتند...... من چادر دارم
آنان چفیه می بستند تا بسیجی وار بجنگند...من چادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم...
آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود...من چادر می پوشم تا از نفَس های آلوده دور بمانم...
آنان موقع نماز شب با چفیه صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند...من چادر می پوشم تا از نگاه های حرام پوشیده باشم...
آنان چفیه را سجاده می کردند وبه خدا می رسیدند ...من با چادرم نماز می خوانم تا به خدا برسم...
آنان با چفیه زخم هایشان را می بستند ...من وقتی چادر ی می بینم یاد زخم پهلوی مادرم می افتم...
آنان سرخی خونشان را به سیاهی چادرم امانت داده اند... من چادرسیاهم را محکم می پوشم تا امانتدار خوبی برای آنان باشم...

بایگانی

آخرین مطالب

پیوندهای روزانه

پیوندها

جایگاه زن در عاشورا

جمعه, ۲۵ مهر ۱۳۹۳، ۰۱:۱۶ ب.ظ


حجاب

مقدمه‌

سلام بر حسین و عاشورای حسینی‌، درود خدا بر عشق پاک و اشک با معرفت شیعیان عاشق ولایت‌. عاشورا، حادثه‌ای نبود که در یک نیم روز در سال 61 هجری اتفاق بیفتد و از قبل و بعد خود جدا باشد، با آن همه بهره برداری‌های حماسی‌، مبارزاتی‌، تربیتی و معنوی که تا کنون از قیام کربلا و شهادت اباعبدالله حسین (ع) شده است‌؛ به نظر می‌رسد که غنای محتوایی این نهضت خدایی‌، بسیار بیش از آن است که تاکنون مطرح شده است‌. امروزیان و آیندگان پیوسته باید از این کوثر ایمان و یقین بنوشند و سیراب شوند و تشنگان حقیقت ناب را هم سیراب بسازند.

عاشورا، روز عملیاتی بزرگ و شگفت آور در تاریخ اسلام است که طی آن‌، انقلاب عاشورا بر سرزمین کربلا چهره اسلام و جامعه اسلامی و طی آن بنیان حکومت اموی را دگرگون ساخت و اعماق جانها و جامعه را تهییج کرد و تکان داد.

آری‌، انقلاب عاشورا در میان تحولات سیاسی - اجتماعی در صدر اسلام‌، مؤثرترین عامل در جهت بقای اسلام عزیز و گویاترین تفسیر بر حدیث شریف نبوی‌: «حسین منی و أنا من حسین‌» است‌.

عاشورا، صحنه رویارویی حقیقت اسلام با غاصبان خلافت و حکمرانان به ظاهر مسلمان است‌.

عاشورا، روز اوج از جان گذشتگی انسان کامل و امام نور برای احیای دین‌، میراندن بدعت‌، افشای ماهیت پلید غاصبان حاکمیت یافته بر امور مسلمین است‌.

عاشورا، مدرسه عشق و ایثار و جانفشانی در راه حفظ دین و ادای تکلیف شرعی است و به همین دلیل‌، تکریم از عاشورا بزرگداشت هر نهضت اصیل و دارای پیام و هرخون پاکی است که در نهضتهای آزادی بخش‌، بذل می‌شود.

آری‌، انقلاب حسینی‌، اسلام مجسّم است که کمال عبودیت و عرفان عاشقانه‌، سلم محض و اطاعت بی چون و چرای خداوند، اوج نهایی در اتصاف به مکارم اخلاقی و فضایل انسانی را در جای جای‌، آن می‌توان یافت و کربلا این کعبه آمال عشق‌، مجمع اسوه‌های کمال برای اقشار مختلف جامعه اسلامی است‌.

قلم در بیان عظمت امام حسین (ع) ناتوان است‌، شخصیتی که تمام مراحل زندگی سرشار از خدمت و برکت آن حضرت‌، درس انسانیت و کمال است‌.

امام بزرگواری که قیام جاویدش اسلام را از خطر انحراف و بدعت‌، نجات داد، شعور دینی را بیدار ساخت‌، ارکان دین اسلام را مستحکم گرداند، پایه‌های حکومت اموی را لرزاند و تحوّل و حرکت عمیق فکری و فرهنگی به وجود آورد، شأن و جایگاه امامت دراسلام و ولایت را تفسیر و محبوبیت خدادادی اهل بیت و بازماندگان خاندان وحی را تضمین کرد. متفکر بصیری که جاهلیت نوین حاکمیت یافته توسط بنی امیه را ریشه کن ساخت و از طریق شعارهای آزادی بخش و آگاهی بخش عاشورا، ارتجاع ارزشی را افشاکرد.

من از تصور عظمت ثارالله عاجزم و قلم قاصرم از ادای حق عظیم امام حسین (ع) ناتوان است‌. ولیکن خدا را سپاس که مرا در اصلاب شامخه و ارحام مطهره پاک مردان و شیرزنان اهل بیت عصمت و طهارت قرار داد و ان شاء الله که بتوانم در این سال عزت و افتخار حسینی‌، الگوی کاملی از امام بگیرم و با عزّت و اقتدار، زندگی کنم‌.

پس عاشورا برای همه و همیشه پیام دارد و می‌سزد که ما همواره پای درسهای این کلاس ابدی بنشینیم و به مراتب بالاتری از ایمان‌، دین‌شناسی‌، شناخت تکلیف و عمل و وظیفه برسیم‌.

الگوی نحوه مشارکت زنان در مدیریت شرایط بحران‌

تأثیر غیر مستقیم زن در ساختار جامعه بشری و نقش بی بدیل آن در پرورش مرد را حتی متعصب‌ترین نظریه پردازان علوم انسانی و جامعه شناسی‌، پذیرفته‌اند، بنابراین‌، می‌توان چنان تعبیر کرد که زن‌، مرد را و مرد جامعه را می‌سازد. به تعبیر امام بزرگوار امت «قدس سره‌» «از دامن زن است که مرد به معراج می‌رود»، با این مبنا می‌توانیم چنین نتیجه بگیریم که یافته‌های علمی زن نه تنها از اثری همچون یافته‌های علمی مرد برخوردار است‌، بلکه تأثیر یافته‌های علمی نسل زن در جامعه بشری‌، پایدارتر و بیشتر هم هست ولیکن در مقام ارزیابی و تحلیل‌، حضور و نقش زن در ساختار تحولات جامعه بشری‌، می‌توان مجموعه نظریات ذیل را به ترتیب بیان کرد.

الف - نقش منفی محض‌، بدون هیچ گونه تأثیر مستقیم در تحولات اجتماعی ولی همراه با منزلت و موقعیت به عنوان موجود و شی‌ء گرانبها، این نوع نگرش به نسل زن‌، از قدمت و فراگیری بیشتری در طول تاریخ و در میان ملل گوناگون برخوردار بوده و دربرخی جاها هنوز هم هست‌، ولی به طور قطع‌، نظریه‌ای منطقی نیست و نمی‌تواند جوابگوی نیمی از نسل بشر، بلکه نیازهای جامعه انسانی باشد.

ب - حضور مؤثر و کارآمد، در مدیریت جامعه‌، همراه با منزلت والای اجتماعی و شخصیتی گرانبها که بنا به ملاحظات اجتماعی و عدم پذیرش عرفی با وجود نقش مستقیم‌، همواره با نوعی کتمان و پوشش و اقدامات احتیاطی لازم در راستای مخفی نگهداشتن آن نقش بوده است و صحنه‌های حاوی چنان نقشی را در بسیاری از کشورهایی که در مقطعی از زمان با شیوه سلطنتی اداره می‌شدند، می‌توان یافت‌.

ج - زن به عنوان فردی مؤثر و صاحب نقش ولیکن نه موجودی گرانبها. این نوع نگرش به زن را در مدل تمدن و فرهنگ غربی می‌توان مشاهده کرد که با کمال تأسف‌، رفته رفته سمت و سوی نگرش ابزاری به نسل زن و بهره بردن از زن به عنوان شی‌ء مؤثر در بازاریابی به تولیدات رنگ و وارنگ و آلت دست افراد هوسباز قرار می‌گیرد و در این نوع برخورد، هر چند نسل زن برخی از مسئولیتها را بر عهده می‌گیرد ولیکن آفات مراعات نکردن ارزشهای در خور شایسته‌، بحرانهای اجتماعی خطرناکی به ارمغان می‌آورد که اوضاع خطرناک اجتماعی‌، سرشار از فساد و احساس نا امنی و پوچی غرب‌، تزلزل روزافزون بنیادهای خانواده‌، خودکشیها، تجاوز به عنفها و اضطرابهای روانی‌، ناشی از ابتذال اخلاقی جامعه غربی که همه سیاستمداران و صاحب نظران‌، بدان اعتراف دارند و رهبران مذهبی کلیسا نیز از تدبیر مؤثر برای مقابله با آن عاجزند، اینها نمونه‌ای از سرانجام این نحوه نگرش به نسل زن است و با کمال تأسف با به کارگیری امواج صوتی‌، تصویری‌، ویدئوها، سینماها و ماهواره‌، روند خطرناک و خانمان براندازی را در پیش روی جامعه بشری قرار می‌دهد و رسالت روشنفکران‌، جامعه شناسان متعهد، علمای دلسوز علوم تربیتی و بویژه رهبران مذهبی را برای حفظ و تقویت بهداشت روانی و اخلاقی جامعه‌، بسیار سنگین می‌سازد.

د - دیدگاه چهارمی که مطرح شده و نظریه‌ای مترقی‌، جامع و کارآمد هست‌، عبارت از این است که‌: زن را از یک طرف‌، به عنوان شخصی گرانبها و ارجمند و از سوی دیگر، دارای شخصیت روحی و معنوی و کمالات روحی و انسانی بدانیم و در عین حال که منکر استعداد و تواناییهای این عنصر بسیار مؤثر در ساختار تحولات اجتماعی نیستیم‌، لیکن ضمن رّد دو نظریه محدودیت صرف‌، همراه با نقش منفی محض و نیز اختلاط زن و مرد بدون هیچ قید و بند، یک سوی مقرارات را به منظور رعایت حریم منزلت و شخصیت انسانی زن‌، پایبند شویم‌!

به نظر می‌رسد اسلام عزیز این دیدگاه چهارم را تقویت می‌کند، یعنی در عین حال که برای زن منزلت والایی قایل است تا آن حد که بر زن وحی نازل می‌شود مثل حضرت مریم و یا در صحنه‌ای دیگر پیامبر بزرگ مانند حضرت زکریا در برابر بانویی بزرگ چون مریم زانو می‌زند و با وجود آنکه زن در این دیدگاه مصداق وحی قرار می‌گیرد همانند وجود مقدس زهرای اطهر (س) در سوره مبارکه کوثر، آیه مباهله‌، آیه تطهیر و... ولیکن یک سری مقررات را به منظور حفظ حرمت شخصیت زن‌، ارائه می‌دهد، در این‌نوع نگرش‌، حجاب و مقررات آن‌، مصونیت است نه محدودیت‌.

در حماسه جاوید عاشورا زنان پاکدامن والا و از جان گذشته‌ای دوشادوش اصحاب بی نظیر، مایه روشنی دیده سرور و سالار آزادگان شدند.

عاشورا؛ پیامی به بانوان‌

عاشورا را نمی‌توان در قلمرو قشر خاصی محدود کرد. تأثیر درسهای آن برای همگان است‌، از این رو پیامهایی که می‌دهد، عام و برای همگان می‌باشد، مخصوصاً زنان‌. و از آنجایی که نیمی از افراد جامعه را بانوان و دختران تشکیل می‌دهند و از آنجا که در نهضت عاشورا سهمی عمده و قابل ملاحظه بر دوش بانوان کاروان حسینی استوار بود و عاشورا ماندگاری خود را تا حد زیادی مرهون فداکاریها و قهرمانیهای خانواده امام حسین (ع) بخصوص زینب کبری است‌، از این رو پیامهای عاشورا خطاب به زنان‌مسلمان است تا هم رسالت اجتماعی و سیاسی این قشر را نشان دهد و هم خنثی کننده‌تبلیغات سوئی باشد که دیدگاه اسلام را از محروم کردن زنان از مشارکت در کارهای اجتماعی و حضور در صحنه‌، معرفی می‌کند و هم نقش زنان در پشتیبانی از مبارزات مردان و جوانان‌، نشان دهد.

همچنین آمیختن عفاف و پاکدامنی را به تلاش و مجاهدت اجتماعی قابل اجرا بنمایاند و هم به مسئولیت شهید پروری و تربیت نسلی با ایمان‌، شجاع و مدافع حق‌، توسط بانوان اشاره کند و هم به تبلیغ و تبیین مرام و اهداف شهیدان بپردازد.

پیامهای عاشورا

1- مشارکت زنان در جهاد.

2- آموزش و الهام صبر و مقاومت‌.

3- پیام رسانی پس از یک حماسه و انقلاب و جهاد.

4- روحیه بخشی به رزمندگان و بازماندگان شهدا.

5- مدیریت خانواده‌های شهدا و بازماندگان نهضت در شرایط دشوار.

6- حفظ ارزشها و پایبندی به اصول‌، حتی در شرایط اسارت‌.

زنان حاضر در عاشورا، برخی از اولاد علی (ع) بودند و برخی‌، جز آنان‌، چه از بنی هاشم یا دیگران‌، از فرزندان امیرالمؤمنین می‌توان از زینب‌، ام کلثوم‌، فاطمه‌، صفیه‌، رقیه و ام هانی‌، نام برد.

سکینه و فاطمه نیز دختران سیدالشهداء بودند که در نهضت مشارکت داشتند.

رباب‌، عاتکه‌، مادر محسن بن حسن‌، دختر مسلم بن عقیل‌، فضه نوبیّه ، کنیز خاص امام حسین‌، مادر وهب بن عبدالله و... از جمله زنان حاضر در کربلا بودند.

پنج نفر از خیام امام حسین (ع) به طرف دشمن بیرون آمدند، آنان عبارت بودند از کنیز مسلم بن عوسجه‌، ام وهب زن عبدالله کلبی‌، مادر عبدالله کلبی‌، مادر عمرو بن جناده و زینب کبری (س) که نقش چشمگیرتری از دیگران داشت‌. ام وهب‌، زنی بود که در عاشورا شهید شد، آن هم بر بالین شوهر شهیدش‌.

در عاشورا دو زن از فرط خشم و عصبانیت و احساس‌، به حمایت از امام برخاستند و جنگیدند: یکی همسر عبدالله بن عمیر، دیگری مادر عمرو بن جناده که یادشان خواهد آمد.

همسر زهیر بن قین در راه کربلا همراه شوهرش به امام حسین (ع) پیوستند، به نقلی‌، رباب همسر امام حسین (ع)، نیز مادر سکینه و عبدالله رضیع هم در کربلا حضور داشتند.

سخنرانیهای زینب‌، ام کلثوم و فاطمه بنت حسین در کوفه و شام‌، کاخ یزید و یزیدیان را لرزاند.

مشارکت زنان در جهاد

وقتی حضرت مسلم به نمایندگی از سوی امام حسین (ع) به کوفه اعزام شد و هزاران نفر با او بیعت کردند، با آمدن ابن زیاد به کوفه و دگرگون شدن اوضاع‌، مردم نیز دور مسلم بن عقیل را خالی کردند و او تنها و غریب و سرگردان در شهر کوفه می‌گشت و پناه و مأمنی نداشت‌.

طوعه‌، زنی فداکار بود که وقتی مسلم را شناخت‌، با آنکه شهر، پرآشوب بود، او را به خانه خویش راه داد و پذیرایی کرد و با این عمل مخاطره آمیز و شجاعانه‌، وفاداری خویش را به امام حسین (ع) و نماینده او نشان داد.

 

درها همه بسته بود در قحطی مرد 

فریاد نشسته بود، در قحطی مرد

 

یک زن‌، شب کوچه‌های بن بست غریب 

مردانه شکسته بود، در قحطی مرد

 

و در یک مرحله‌، خانه آن زن‌، میدان رزم مسلم با مهاجمان کوفی شد و سر انجام از خانه طوعه بیرون آمد و در میدانگاه با آن سپاه مهاجم جنگید.

همسر زهیر

وقتی سیدالشهدا (ع) در راه کربلا به زهیر بن قین برخورد و قاصدی به طرف خیمه او فرستاد، ابتدا زهیر نمی‌خواست اجابت کند و بی میلی نشان داد. ولی همسرش او راتشویق کرد که نزد امام رود و ببیند که پسر پیامبر چه می‌گوید و با او چه کار دارد؟ همین رفتن بود که زهیر را حسینی ساخت و او به امام پیوست‌. همسرش نیز همراه او آمد و همراه و همسفر زینب و اهل بیت امام شد.

اگر تشویق و تحریک همسر زهیر «دلهم بنت عمرو» نبود، شاید زهیر توفیق پیوستن به جناح حق و نیل به فوز شهادت در عاشورا را نمی‌یافت‌.

ام وهب زن فداکار دیگر

ام‌ّ وهب‌، همسر عبدالله بن عمیر کلبی بود و در کوفه می‌زیست‌. وقتی شوهرش تصمیم گرفت برای یاری سیدالشهداء شبانه از کوفه به کربلا برود، اصرار کرد تا او را نیز همراه خویش ببرد. آنان شبانه به یاران امام پیوستند. روز عاشورا وقتی شوهرش به میدان رفت‌، او نیز چوبی به دست گرفت و عازم میدان شد، اما امام جلو او را گرفت و فرمود: «برزنان جهاد نیست‌». پس از آنکه شوهرش به شهادت رسید، خود را به معرکه رساند و به پاک کردن خون از چهره او پرداخت‌، شمر، غلام خود را فرستاد. آن غلام‌، با گرزی که برسر آن بانوی رشید کوبید، او را هم شهید کرد.

فرزند ام‌ّ وهب نیز در عاشورا به شهادت رسید، مادرش روز عاشورا از مشوقان او بود تا به جانبازی و فداکاری بپردازد. وقتی وهب (پسر او) پس از مقداری جنگیدن‌، نزد مادر برگشت و گفت‌: آیا راضی شدی‌؟ مادرش گفت‌: وقتی راضی می‌شوم که در رکاب حسین به شهادت برسی‌. دوباره رفت و جنگید تا شهید شد. ام وهب‌، اولین زنی بود که از سپاه حسین بن علی به شهادت رسید و تنها زن شهید در کربلا بود.

امام حسین (ع) خطاب به ام وهب فرمودند:«جزیتم من اهل بیتی خیراً ارجعی الی النّساء رحمک الله فقد وضع عنک الجهاد»

«به خاطر حمایت از اهل بیت من‌، به پاداش نیک نایل می‌شوید، به سوی زنان بازگرد، رحمت خداوند بر شما باد، بر تو جهاد نیست‌».

مادر عمرو بن جناده‌

کم سن و سالترین شهید کربلا از یاران امام‌، عمرو بن جناده یازده ساله بود. این شهید سعید، از شهدای نوجوان کربلاست که پدرش نیز در رکاب حضرت امام حسین (ع) به شهادت رسید. وقتی که این نوجوان شجاع خواست به میدان رزم برود، امام فرمودند: پدر این جوان به شهادت رسید، شاید مادرش راضی نباشد که به میدان برود.

- عمرو عرض کرد: مادرم دستور داده که به میدان بروم و لباس رزم بر من‌پوشانده است‌.

بعد او که نه یا یازده ساله بود، به میدان رفت و رجز خواند و جنگید تا شربت شیرین شهادت را نوشید. سر او را به طرف سپاه امام حسین (ع) افکندند، مادرش ـ که مشخصات ایشان را بحریه بنت مسعود خزرجی ضبط کرده‌اند ـ آن سر مطهر را برداشت و گفت‌: پسرم‌! ای شادی قلبم‌! ای نور دیده‌ام‌! چه نیکو جهاد کردی‌، سپس سر را پرتاب کرد و با آن یکی از لشکریان کوفه و شام را به هلاکت رساند، آنگاه چوبه خیمه را برداشت و حمله‌ور شد که باآن بجنگد، (اما) امام حسین (ع) مانع شد و او را به خیمه زنان برگرداند.

همسر مسلم بن عوسجه‌

«ام خلف‌» همسر مسلم بن عوسجه از زنان برجسته شیعه بود که در کربلا حضور داشت و از یاران سیدالشهدا بود. وقتی همسرش مسلم شهید شد، پسرش «خلف‌» آماده نبرد شد، امام از او خواست که به مراقبت از مادرش بپردازد، اما مادرش او را به جهاد در راه یاری امام تشویق کرد و گفت‌: جز با یاری پسر پیغمبر، از تو راضی نخواهم شد. خلف به میدان شتافت و پس از جنگی نمایان‌، به شهادت رسید. وقتی سر او را به طرف مادرش پرتاب کردند، شجاعانه سر را برداشت و بوسید و گریست‌.

او نیز، در تشویق فرزند به مبارزه در راه یاری دین و هم با برخورد مناسب و شایسته با شهادت جوانش‌، الهام بخش مادران شهید است که از تقدیم فرزندان خود برای یاری اسلام‌، مضایقه‌ای ندارند.

در عصر عاشورا وقتی زینب دید مسئولیت سنگینی به دوش این بانوی شجاع نهاده شده‌، با کمال شهامت و بزرگواری و گذشت و فداکاری چون کوهی پولادین و سدی آهنین در برابر دشمنان منحرف و گرگان خونخوار ضد دین و انسانیت‌، قیام کرد و حتی در موارد چندی‌، جان فرزند برومند امام یعنی حضرت سجاد (ع) را از مرگ حفظ کرد و در سخت‌ترین اوضاع و پرخفقان‌ترین محیط‌ها در برابر جنایتکاران و ستمگران بی دین‌، بدون هیچ واهمه‌ای از دین و آیین خود و مسلمانان دفاع کرد و هر کلمه از سخنان پرمعنا و روح بخشش و نیز هر جمله از نطقها و سخنرانیهایش همچون تیرِکاری و شهاب‌سوزانی بود که بر قلب دشمنان می‌نشست و با کمال سرافرازی و موفقیت‌، این مسئولیت سنگین را به خوبی انجام داد و باری که مردان بزرگ نمی‌توانستند به صورت دسته جمعی به منزل برسانند، این بانوی با عظمت‌، به تنهایی به منزل رسانید در شجاعت او سروده‌اند:

 

سرحلقه آن زنان که بودند اسیر 

بود آن علویه اشجع از شیر دلیر

 

اندیشه به دل نداشت زان کوه سپاه‌ 

زیرا که به چشم او جهان بود حقیر

 

«محمد غالب شافعی‌»، یکی از نویسندگان مصری گفته است‌: «یکی از بزرگترین زنان اهل بیت از نظر حسب و نسب و از بهترین بانوان طاهر که دارای روحی بزرگ و مقام تقوا و آینیه تمام نمای مقام رسالت و ولایت بوده‌، زینب دختر علی (ع) است که به نحو کامل او را تربیت کرده بودند و از پستان علم و دانش خاندان نبوت سیراب گردیده به حدی که در فصاحت و بلاغت‌، یکی از آیات بزرگ الهی گردید و در حلم و کرم و بینایی و بصیرت در کارها مشهور و میان جمال و جلال و سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت‌، جمع کرده‌بود. آنچه از خوبان همگی داشتند او به تنها دارا بود، او در زهد و تقوا و پرهیزگاری‌، معروف‌بود».

زینب قهرمان کربلا

هنگامی که دختران امیرالمومنین (ع) را وارد کوفه کردند، مردم جمع شده آنان را تماشا می‌کردند. ام کلثوم فریاد زد: «ای مردم‌! آیا شرم نمی‌کنید و از خدا و رسول خدا حیا ندارید که به دختران و زنان پیغمبر نگاه می‌کنید».

یکی از زنان اهل کوفه سر خود را از غرفه‌ای بیرون کرد و آنان را در آن حال مشاهده کرد و گفت‌: شما از کدام اسیران هستید؟ گفتند: ما اسیران آل محمد (ص) هستیم‌.در این هنگام مردم برای آنان نان و خرما می‌آوردند. ام کلثوم فریاد زد:«ای مردم کوفه‌!صدقه بر ما حرام است‌» و نان و خرما را از بچه‌ها گرفت و به زمین انداخت‌.

مردم کوفه وقتی اسیران را دیدند، گریه و زاری کردند. زینب تا این منظره را دید نتوانست تاب بیاورد. زینب تاب نیاورد که ببیند اهل کوفه گریه می‌کنند و هم آنان بودند که به پدرش علی (ع) و برادرش حسن (ع) خیانت کردند و پسر عمویش را به دست دشمن دادند و برادرش حسین را به سوی خود خواندند و وعده یاری دادند، ولی وقتی که به سویشان آمد، شمشیرهای خود را به یزید فروختند.

زینب نتوانست ببیند که کوفیان بر حسین و جوانانش می‌گریند. با آن که همگی به دست آنها قربانی شدند. آنان برای اسیری دختران رسول خدا زاری می‌کردند و کسی جز کوفیان هتک حرمت آن خاندان را نکرده است‌.

سخنان پدرش علی (ع) یادش آمد که از اهل کوفه نکوهش می‌کرد، دیده‌گان خود را به سوی نقطه دوری متوجه گردانید؛ جایی که پیکرهای عزیزانش در بیابان افتاده بودند. سپس چشمانش به سوی گریه کنندگان بازگشت و اشارت کرد که خاموش شوید.همه سرها را از خواری و پشیمانی‌، به زیر انداختند و تا زینب سخن می‌گفت‌، چنین بودند:

«ای اهل کوفه‌! گریه می‌کنید، هرگز اشکهای شما نایستد و شیونتان آرام نگیرد.مثل شما مثل زنی است که هر چه رشته است‌، پنبه کند. شما ایمان خود را بازیچه فساد قرار دادید و بدانید که باری شوم بر دوش کشیدید. آری‌، به خدا چنین است‌، باید بیشتر بگریید و کمتر بخندید.

 

شما چنان خود را ننگین کردید که شستن نتوانید؛ ننگ کشتن نواده خاتم پیامبران و سالار فرستادگان را چگونه می‌توانید بشویید!

نفس پلید شما، جنایتکاری را نزد شما خوب جلوه داد تا خشم خدای را برای شما بیاورد و در عذاب الهی برای همیشه گرفتار باشید. آیا می‌دانید چه جگری پاره پاره کردید و چه خونی ریختید و چه پرده نشینی را پرده دریدید؟ جنایتی بزرگ مرتکب شدید که از عظمتش نزدیک است آسمانها بشکافد و زمین از هم بپاشد و کوه‌ها خوده شود».

در این هنگام کسی خطبه زینب را شنید و گفت من بانویی سخنورتر از او ندیدم‌.زینب هنوز سخنانش تمام نشده بود که مردم شروع به گریه کردند، وقتی به دارالاماره‌، رسید در خود سوزشی احساس کرد. او همه جای این خانه را می‌شناخت‌، آنجا روزی خانه زینب بود، بغض گلویش را گرفته بود. دست راستش را به روی باقی مانده قلبش گذاشت‌، مبادا از هم بپاشد و اینکه (مبادا) ابن زیاد ملعون گریه او را ببیند.

زمانی که دید زینب با عظمت و شکوه مقابلش ایستاده پرسید تو کیستی‌؟ زینب جواب ملعون را نداد. بعد از چند بار تکرار، وقتی دید زینب جوابش را نداد، گفت‌: شکر خدا را که شماها را رسوا کرد و بکشت و دروغتان آشکار شد.

در اینجا بود که زینب شجاعت از خود نشان داد و فرمود: «سپاس خدا را که به واسطه پیامبرش ما را عزیز و شما را خوار کرد، فقط گنهکار رسوا می‌شود و تنها فاجر دروغ می‌گوید و او بحمدالله غیر از ماست‌».

ابن زیاد پرسید: کار خدا را با خویشانت چطور دیدی‌؟ زینب که همچنان عظمتش استوار بود، گفت‌: سرنوشت آنها کشته شدن و فداکاری بود، همه رفتند و در بسترهای خود آرمیدند و به همین زودی خدا آنها را با تو جمع خواهد کرد و در پیش او محاکمه می‌شوی‌.و من جز زیبایی چیزی ندیدم‌. پس تو نگران باش که در آن روز پیروزمند چه کسی خواهد بود، ای پسر مرجانه‌! مادر به عزایت بنشیند!».

پایبندی به حجاب و عفاف‌

از جلوه‌های بارز حضور زنان در حماسه عاشورا، تعهد و پایبندی آنان به حرمتها و احکام خدا و مراعات مسائل حجاب و عفاف است‌. حضوری این چنین‌، نشان می‌دهد که مشارکت زن در عرصه‌های مبارزات و دفاع از حق‌، منافاتی با فعالیتهای بیرون از خانه ندارد، به شرط آنکه حریم عفاف و حدود الهی رعایت شود و متانت لازم‌، مراعات گردد.

اهل بیت امام حسین (ع) در سفر کربلا، منادی این متانت و عفاف بودند، هر چند سپاه کوفه به حریم آنان بی حرمتی کردند و در دوران اسارت‌، آنان را در مضیقه وسایل پوشش قرار دادند، ولی همین که آن آزاد زنان‌، از معترضان سرسخت این بی حرمتی بودند، دلیل دیگری بر اهمیت و قداست حفظ حجاب و عفاف حتی در بدترین شرایط اجتماعی و مضیقه‌های تحمیلی است‌.

به عنوان نمونه چون کاروان اسرای اهل بیت نزدیک دروازه شام رسیدند، ام کلثوم‌، شمر را طلب کرد و فرمود: مرا با تو حاجتی است‌. گفت‌: حاجتت چیست‌؟ فرمود ما را از دروازه‌ای داخل کن که مردمان کمتر در آن انجمن باشند و بگو سرهای شهدا را از میان محملها دور کنند تا مردم به نظاره سرها مشغول شده و به حریم رسول خدا نگاه نکنند. اما شمر بالعکس عمل کرد و به کارش افتخار می‌کرد، در اینجا بود که ام کلثوم فریاد زد:«خاک بر دهانت باد ای ملعون‌! لعنت خداوند بر ستمکاران باد. وای بر تو! آیا افتخار می‌کنی به این عملی که انجام دادی‌؟! آیا افتخار می‌کنی که فرزندان رسول خدا را در مقابل نامحرم قرار می‌دهی و همه به نظاره ایشان بنشینند؟!».

وقتی مردم کوفه شجاعت این دو خواهر داغدیده را دیدند، اوضاع بحرانی شد و بیم خطر می‌رفت‌. ابن زیاد دستور داد آنان را در یکی از خانه‌های همسایه مسجد حبس کنند و مأمورانی را هم بر آنان گماشت‌.

مردم هم که آشفته حال و پریشان شده بودند و عده‌ای گریه می‌کردند، حضرت زینب (س) با صدای بلند فریاد زد: «جز ام ولد، کسی بر ما وارد نشود آنان نیز همچون ما اسیر شده‌اند و رنج اسارت را می‌شناسند».

این کار، هم برای رعایت حریم عصمت و دوری چشم نامحرمان از ذریه پیامبر و دختران امام حسین (ع) بود، هم جلب عواطف آنان که با سختیهای اسیران آشناتر بودند و نسبت به بازماندگان شهدا خوش رفتاری می‌کردند.

در سخنرانیهای حضرت زینب‌، ام کلثوم و فاطمه دختر امام حسین (ع)، عمدتاً هتک حرمت اهل بیت مطرح شده و به نحوه رفتار والی و مأموران‌، با حرم و حریم پیامبر، انتقاد شده است‌. هنگام ورود اهل بیت به شام نیز ام کلثوم با بیانات خود، شمر و یزیدیان را رسوا کرد.

سیره و دیدگاه حضرت زینب نسبت به مسأله حجاب‌

از آنجا که تربیت‌، فرهنگ و وراثت‌، همه در شکل‌گیری انسان‌، تأثیر تام دارند، حضرت زینب (ع) هم به پیروی مادرش حضرت زهرا (س) به مسأله حجاب و عفاف زن سفارش نمود. حتی در خطبه‌ای‌، که حضرت‌، رو به یزید می‌کند و می‌فرماید:

«ای یزید! آیا پنداشتی همین که مارا همچون اسیران به این شهر و آن شهر کشاندی‌، برای ما خواری و برای تو کرامت است‌؟ ای زاده آزادشده‌گان فتح مکه‌، آیا این از عدالت است که همسران و کنیزان خودت در پس پرده باشند ولی دختران رسول خدا را به عنوان اسیر روانه کرده‌ای‌، پرده‌های حرمت آنان را دریده‌ای‌، چهرهایشان را آشکار ساختی و زیر سلطه دشمنان از این شهر به آن شهر می‌کشانی‌، آن گونه که مردم آبادیها و شهرها به آنان می‌نگرند و دور و نزدیک‌، چهره آنان را تماشا می‌کنند».

«چگونه امید می‌رود که نگهبانی مانند کسی که جگر آزادگان را جویده و از دهان بیفکند و گوشتش به خون شهیدان بروید و نمو کند و چه بهره توان یافت و چگونه درنگ خواهد کرد در دشمنی ما اهل بیت‌، کسی که بغض و کینه ما را در دل دارد و همیشه به نظر دشمنی‌، ما را نظر کرده‌، پس بدون آنکه جرم و جریرتی بر خود دانی و بی آنکه امری عظیم شماری‌، شعری بدین شناعت می‌خوانی‌».

دقت در این خطبه نشان می‌دهد که حضرت زینب تا چه حد بر مسأله حجاب تأکید داشتند. جداً مسأله حجاب و سترو پوشش زن در نظر حضرت زینب‌، چه ویژگی داشته که در حضور یزید با آن همه جنایاتی که به اهل بیت شده‌، ولی زینب نمونه کامل عفاف و حمیت دینی را با لحنی تحقیرآمیز و اشاره‌ای به سابقه کفر و شرک بنی امیه‌، او را چنین طرف خطاب قرار می‌دهد، :

«این از مردانگی و حمیت است‌، تو که خاندان و پدرانت بعد از فتح مکه آزاد شدند، زنان خود را در پس پرده و زنان اهل بیت را در معرض دید قرار می‌دهی‌»، این خود نشانگر وقار و متانت و پوشش زینب با فرط فقر و کمبود امکانات در مجلس یزید است که در صحبت با یزید، مقنعه خود را بر سر و صورت کشید و نشان دهنده فرهنگ غنی‌زینب‌است‌.

اینک باید زنان پاکدامن و شجاع ایران اسلامی‌، در تبعیت از این اسوه‌ها، اهم در صحنه مبارزات و راهپیماییها و تظاهرات ضد طاغوت‌، حضور فعال داشته باشند و هم حضور سیاسی - اجتماعی‌، خود را همراه با حفظ حجاب داشته باشند، این درسی است که از عاشورا آموخته‌اند.

پرستاری و رسیدگی به امورات امدادگری‌

علاوه بر خدمات امدادگری بر رزمندگان حامی امام حسین (ع) پرستاری از امام سجاد (ع) که در آتش تب می‌سوخت و با امدادهای الهی‌، جهت استمرار نعمت امامت و به بار نشستن رسالت فرهنگی نهضت‌، بهبود یافت‌، از محورهای خدمات ارزنده زنان در نهضت حسینی بود.

به حق در نظام مقدس جمهوری اسلامی‌، روز میلاد حضرت زینب (س) روز پرستار نام گرفته تا هم از شخصیت ممتاز کاروان سالار فرهنگی نهضت عاشورا تجلیل شود و هم از خدمات قشری خدمتگزار و گمنام که فرشته‌های تسکین آلام و دردهای مردم بوده و هستند؛ یعنی پرستاران شریف شاغل در مراکز درمانی‌، تقدیر به عمل آید، امیدوارم همه خادمان به دین و ملت‌، و به ویژه پرستاران‌، در تمام شؤونات زندگی و پیروی از فرهنگ ممتاز کاروان سالار فرهنگی نهضت عاشورا، تجلیل شود و هم از خدمات قشری خدمتگزار پرستار، تشکر گردد.

حفاظت از فضایل و ارزشهای اسلامی‌

پافشاری بر حفظ ارزشها نیز از جایگاه زنان عاشوراست‌.

عمق ابعاد عاطفی نهضت حسینی‌

یکی از اثرات شایان تقدیر زنان در نهضت حسینی «عمق ابعاد عاطفی نهضت حسینی‌» است‌. هر چند قیام خونین کربلا، دارای مبانی بسیار محکم و دلایل قانع کننده‌ای بوده و هست و اهل نظر متوجه ابعاد گوناگون سیاسی و اجتماعی و منطق رسای آن بوده و هر کس از دیدگاهی آن را تجلیل کرده‌اند، و اما انصاف این است که هیچ صحنه‌ای عاطفی‌تر از واقعه کربلا در طول وقایع اسلام نمی‌توان سراغ گرفت‌. حتی در زمانی که خیمه‌ها به غارت برده شد و سر و سامان دادن اطفال در آن خیمه بی چراغ و بالأخره تمام مرحله فرهنگی نهضت زنان‌، حضوری محوری داشتند که به عنوان سمبل رهبری زینب‌، انجام وظیفه می‌کردند و به حق در تمامی مقاطع با اتخاذ موثرترین شیوه‌، رسالت خود را به خوبی انجام می‌دادند.

شهید پروری‌

تربیت نسلی شهادت طلب و جان نثار، پیام عاشورا است به همه مادران در مورد حضرت زینب که دو پسرش عون و محمد در کربلا به شهادت رسیدند و هم مادر شهید، و عمه شهید و خواهر شهید بود. صبر و مقاومت او در برابر این شهادتها بود که او را قهرمان ساخت‌.

در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس‌، مادران و خواهران شهدا هم‌چنین همسران جوان شهیدان جبهه‌، برترین الگوهای ایمان و صبر و افتخار به شهادت را از عاشورا و ازحضرت زینب گرفتند. امام امت درباره بانوان رشید و دلاور ایران اسلامی فرموده است‌:

«زنان در عصر ما ثابت کردند که در مجاهده دوشادوش مردان بلکه مقدم بر آنان هستند. شما خواهران عزیز و شجاع‌، پیروزی را برای اسلام بیمه کردید. زنان عزیز ما سبب شدند تا مردان شجاعت پیدا کنند. من هر وقت بانوان را می‌بینم که با عزم و اراده قاطع در راه هدف‌، حاضر به همه طور زحمت‌، بلکه شهادت هستند، مطمئن می‌شوم که این راه به پیروزی ختم می‌شود».

سلام خدا بر آن زنان پاک پیرو ولایت که وظیفه شرعی خود را در آن میدان رویارویی حق و باطل‌، به خوبی ادا کردند و درود خدا بر زنان آگاه‌، فهیم و پیرو ولایت فقیه در عصر افتخار امام خمینی که به خوبی از مکتب زینب‌، درس شجاعت‌، حضور در صحنه‌، تقویت روحیه مجاهدین فی سبیل الله، پایبندی بر عفاف‌، عصمت و رعایت‌حجاب برتر را آموختید و دوشادوش با مردان‌، در آن میدان رویارویی حق و باطل‌، به‌خوبی ادا کردند و درود خدا بر زنان آگاه‌، فهیم که همسران و فرزندانشان را تقدیم انقلاب کردند.

و امروز برای تداوم راه امام و پیروی از رهبری حکیمانه آیت الله خامنه‌ای و صیانت از خون شهدایی که درخشش خون پاکشان‌، آفتاب را شرمنده می‌کند، با حضور شایسته در خیابانها، میادین و راهپیماییها، رژه عفاف و عصمت‌، راه اندازند و با حضور فعّال خود در سنگر خانواده و خدمت در عرصه‌های فرهنگی‌، علمی‌، خدماتی و ارج نهادن به مقام والای مادری و رسالت سنگین تربیت راه خونین شهدا را ادامه دادند و می‌دهند و نقش زینبی خود را ایفا می‌کنند.

چکیده مطالب‌

عاشورا را نمی‌توان در قلمرو قشر خاصی محدود کرد، تأثیر و درسهای آن برای همگان است و به خاطر اینکه نیمی از افراد جامعه ما را زنان و دختران تشکیل می‌دهند و از آنجا که در نهضت حسینی‌، سهمی بسزا بر دوش بانوان کاروان حسینی استوار بود و عاشورا ماندگاری خود را مرهون فداکاری و قهرمانیهای خانواده امام حسین (ع) به‌خصوص زینب کبری (س) می‌داند، از این رو، امروز تکلیف اجتماعی فقط به عهده مردان نیست‌، بلکه زنان نیز بنا به تعهد دینی و مسلمانی خویش‌، موظفند نسبت به جریان حق و باطل در جامعه و مسأله ولایت و رهبری‌، موضع داشته باشند؛ از رهبری حق دفاع کنند و از حکومتهای باطل و فسادهای نالایق مسؤولان انتقاد کنند و از آنجا که پای حمایت از دین در میان است‌، همیشه در صحنه‌، حاضر باشند.

در تداوم خطی که حضرت زینب (س) در حمایت از امام معصوم و افشاگری علیه رویه‌های ناسالم حکام داشت‌، حضرت زینب نیز در نهضت کربلا دوشادوش حسین بن علی مشارکت داشت و برای ایفای این نقش‌، در معیّت امام خویش از مدینه تا مکه و از آنجا تا کربلا آمد و در صحنه‌های مختلف‌، حضوری فعّال و تأثیر گذار داشت‌.

عمده‌ترین محورهایی که می‌توان از حضور زن در نهضت عاشورا برداشت کرد

عمده‌ترین محورهایی که می‌توان از حضور زن در نهضت عاشورا برداشت کرد، موارد ذیل است‌:

1- صبر و پایداری و مقاومت در برابر سختیها و مصیبتها، چه در طول نهضت و چه پس از حادثه عاشورا.

2- شهامت و دلیری در افشای حقایق و گفتن سخن حق در برابر سلطه جائر که در اسلام از بزرگترین جهادها است‌.

3- پیام رسانی و تبیین روشنگری در طول سفر، حتی پس از بازگشت از سفر کربلا به مدینه که توسط حضرت زینب و ام کلثوم و دیگر بانوان اهل بیت‌، انجام می‌گرفت‌.

4- کارهای پرستاری‌، پشتیبانی و امدادگری در روز عاشورا و صحنه‌های پس از آن‌.

5- روحیه بخشی و تشجیع نسبت به رزم آوران یا ترغیب مادران یا همسران شهدا نسبت به دفاع از امام و رهبری و فداکاری در راه حق‌، در عمل زنان اهل بیت و همسر زهیر، همسر مسلم بن عوسجه‌، ام وهب‌، همسر خولی و...

6- مدیریت در شرایط بحران‌، که عمدتاً نقش حضرت زینب (س) بود به عنوان قافله سالار اسیران و سرپرست کودکان و حفظ و مدیریت آن مجموعه داغدار، در شرایط سخت دوران اسارت و در مقابل نیروهای دشمن و کوچ دشوار شهر به شهر تا رسیدن به شام و سپس مدینه‌.

7- تغییر ماهیت اسارت و تبدیل آن به آزادسازی انسانها و بیدادگری اذهان جامعه‌. زینب‌، ام کلثوم و فاطمه دختر امام حسین‌، اسیران آزادی بخش بودند و ذهنیت مردم را نیز از اسیران جنگی متحول ساختند.

8- عمق بخشیدن به بُعد تراژدیک حادثه‌، که حاصل نفس حضور زنان و دخترکان در یک ماجراست و تأثیر گذاری عاطفی صحنه‌های پس از عاشورا و بسیج عواطف به نفع جبهه حق‌، گریستن و سوگواری اهل بیت (ع) و گریاندن مردم کوفه و شام‌با سخنرانیهایشان‌، از عوامل این عمق بخشی به بُعد عاطفی حماسه عاشورا بود.

9- مراعات حدود الهی و عفاف و متانت یک زن مسلمان و متعهد حتی در شرایط اسارت و زیر سلطه سربازان دشمن‌. ان شاءالله که این مقاله ناچیز مورد قبول درگاه خداوند و رضایت زینب کبری (س) و اهل بیت قرار بگیرد.

 

 

جایگاه زن در عاشورا

لیلا عباسی

۹۳/۰۷/۲۵ موافقین ۰ مخالفین ۰
رزمنده سایبری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی